امین نادری
 
قالب وبلاگ

       فلسفه حجاب!!

خداوند همه ما را دوست دارد!!

خداوند، حجاب را نه تنها در دین اسلام بلکه در همه ادیان بر زنان و مردان خصوصاً به شکل قوی‌تری بر بانوان واجب‌نموده است این قانون، بیشتر از آنکه به نفع مردان باشد به نفع بانوان است زیرا اگر در جامعه ای حجاب اسلامی رعایت نشود این باعث می‌شود شوهران ما در بیرون از منزل، با نگاه‌های آلوده، ارضاء جنسی شوند حتّی گاهی این نگاه‌ها، منجر به ایجاد علاقه‌های افراطی می‌شود که حاصل آن متلاشی شدن کانون گرم خانواده هاست پس اگر هر خانمی زیبایی‌های خودش را برای همسرش حفظ نماید هیچ شوهری اگر هم بخواهد نمی‌تواند دست از پا خطا کرده و بر همسرش خیانت کند در نتیجه اگر شوهران ما به ما خیانت می‌کنند یک طرف این خیانت، زنانی از جنس خود ما بوده‌اند که با بی‌حجابی دل شوهران ما را قبضه خود نموده‌اند.

مخالفت با حجاب، مواففت با رابطه جنسی زنان است حجاب مانع خوبی برای حراست زن از نگاه شهوت آلود مردان است لذا از آنجا که اسلام رابطه جنسی را منحصر در زن و شوهر در حریم خصوصی خانواده می‌داند مخالف کشف حجاب زنان است.

حجاب در دین اسلام، مانع نگاه جنسی می‌شود نگاهی که اگر مردی به آن آلوده شد به همانجا ختم نمی‌شود و مردانی را در دام خود گرفتار می‌کند که همسرانی دارند که با هزاران شوق و اشتیاق، چشم به راه محبّت آن‌ها هستند.

حجاب، قانون جاری در همه عالَمِ خلقت!

گاهی برخی از جوانان مجرّد از قانون حجاب می نالند غافل از اینکه حجاب منحصر در انسان نیست بلکه تکویناً و در عالمِ خلقت نیز چنین حجابی موجود است لایه ازن، حجابی برای سیّاره زمین است تمام میوه ها حجاب دارند که اگر آن حجاب نباشد زود فاسد شده و خراب می شوند زنان هم اگر حجاب نداشته باشند منجر به فسادشان می شود در بازار، هندوانه شکسته ارزان تر از هندوانه سالم است ساختمان ها هم حجاب دارند هیچ کس حاضر نیست دیوار خانه اش را بردارد.

زنانگی و مردانگی خصوصیّت مشترک بین حیوان و انسان است!

اسلام مخالف آن است که مردان و زنان به شکلی در جامعه حاضر شوند که زنانگی یا مردانگی آنان برجسته شود خداوند زنان و مردان را آزاد خلق کرده است و هرگز یکی را برای بهره کشی از دیگری خلق نکرده است حجاب اسلامی، زنانگی و مردانگی را می‌پوشاند و در عوض آن، انسان بودن آنان را برجسته می‌کند زنانی که حجاب را به خوبی رعایت نمی‌کنند، بیش از آنکه انسانیّت خود را نمایش دهند زن بودنشان را به رخ دیگران می‌کشند زن بودن ارزش ندارد چنانکه مرد بودن ارزشی ندارد زنانگی و مردانگی لازمه بقاء و حفظ نسل است همان چیزی که حیوانات نیز آن را دارا می‌باشند و به آن نر و ماده می‌گویند! امّا زنان محجّب، ارزش خود را به انسانیّت یعنی چیزی فراتر از زن یا مرد و نرینه و مادگی می‌دانند و می‌دانیم که از زن یا مرد بودن تا انسان بودن خیلی فرق است؛ انسانیّت خیلی بالاتر از این حرف‌هاست انسانیّت یعنی همان چیزی که شرق و غرب از آن به تساوی حقوق زن و مرد، دم می‌زنند امّا ما می‌گوییم تساوی حقوق زن و مرد در انسانیّت آن‌هاست نه در مرد یا زن یا نر و مادّه بودن آن‌ها! پس لازمه تساوی زن و مرد به این است که از هر چیزی که زنانگی یا مردانگی ما را نمایان می کند دست برداریم و آن را اصل قرار ندهیم تا انسانیّت جلوه کند و این همان حجاب است.

بی حجابی کم کم، باعث تغییر نگاه جامعه به زن می‌شود!

حضور بدون پوشش زنان در جامعه، نگاه شهوت آلودِ مردان را بر علیه زنان تحریک می‌کند و این علاوه بر خشونت جنسی باعث تغییر نگاهِ جامعه به زن می‌شود؛ مثل معلّمی که در اوقات فراغت، در سیرک، به شغل دلقکی مشغول می‌شود ممکن است این کار به جهت شهرت و محبوبیّت و مسائل دیگر برایش مطلوب باشد امّا او نباید فراموش کند که معلّم است و مقام معلّمی خیلی بالاتر از دلقکی است. بلاتشبیه، زن هم اگر ارزش خود را کشف کند حاضر نمی‌شود خود یعنی روح حاکم در جسم زیبای خود را به این بهای کم ارزش بفروشد.

معلّم اگر دلقک شد دیگر معلّم نیست بلکه دلقک است! زن هم اگر عریان شد (آرایش‌های خیابانی گاهی بدتر از عریان شدن است) جایگاه والای انسانی او به فراموشی سپرده می‌شود.

حجاب، زن را برای همیشه عزیز نگه می‌دارد نه فقط در ایّام زیبایی!

جسم انسان، فانی است! بر خلاف روح والای انسانی که حقیقتی پایدار است. اگر توجّه ها از روح و حقیقت انسانیِ بانوان به جسم زیبای او منعطف شد مگر جسمِ زیبا، چند سال دوام دارد یک دختر زیبا چند سال زیباست یک پسر زیبا چند سال خوشکل است امّا اخلاق حسنه، و فضیلت ها مستدام و ابدی است. خداوند با قانون حجاب، زنان را ابدی کرده است امّا غرب با نگاه مادّی به زن، او را محدود به چند سالی نموده‌است که زیباهایی در او متبلور است و وای از دوران پیری که فضیلت‌ها فراموش شده باشد.

به نظر اسلام، زن از اوّلین لحظه تولّد تا آخرین لحظه فوت و حتّی پس از مرگ نیز ارزشمند‌ است امّا اگر زنان، با بی‌حجابی، ملاک‌ها را تغییر دهند برای خودشان دورانی ساخته‌اند که در پس آن دوران، عزلت است! یکی از نقطه‌های دردناک فوتبال نیز همین است نهایتاً ده سال در اوج شهرت و محبوبیّت، و پس از آن عزلت و انزوا، آن هم برای انسانی که عادت به شهرت پیدا کرده است، انسانی که همیشه دیده شده و انگشت اشاره مردم بوده، می رسد به جایی که نگاه‌ها از او بر می‌گردد و متوجّه افراد دیگری می‌شود، امّا علماء و مراجع تقلید و دانشمندان و متخصّصان را نگاه کنید تا آخرین لحظه عمرشان، عزّتمند زندگی می کنند حتی پس از مرگ نیز هرگز فراموش نمی‌شوند.

به قول استاد شهریار، رضوان الله تعالی علیه، جوانی باید فرصتِ کسب فضیلت‌هایی شود تا در پیری فراموش نشویم.

جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را      نجستم زندگانی را گم کردم جوانی را

طرفداران زنانِ بی حجاب، طرفدار حقیقت زن نیستند بلکه طرفدار شهوت‌رانی و کام‌جویی‌های خویشند و تنها از زن به عنوان ابزاری برای کامجویی‌های خود استفاده می‌کنند امّا زنان مسلمان می‌خواهند این توجّه به خاطر خودشان باشد نه لذّت‌جویی و شهوت‌طلبی.

آیا حجاب طاقت فرساست؟

در نوشته‌های قبل یادآور شدیم بی‌حجابی یا بد‌حجابی موجب می‌شود بیش از آنکه انسانیّت ما آشکار شود مردانگی یا زنانگی[1] ما نمایان شود در حالی که زن و مرد بودن هرگز ارزشمند نیست زیرا نوعِ جنسیّت، مشترک میان انسان و حیوان و لازمه حیات و بقاء در هر موجودی است.

آیا تحمّل حجاب، سخت و طاقت فرساست؟!!

حجاب به مقتضای فطرت است[2] به این معنا که خداوند در نهاد همه انسان‌ها در بدو تولّد، چیزی به نام حیاء و عفاف قرار داده کما اینکه حسّ گرسنگی در نهاد هر موجودی قرار گرفته است. همچنانکه حسّ گرسنگی، شوق انسان را به غذا خوردن زیاد کرده و به آن متمایل می کند حیاء و عفاف نیز، انسان را به پوشش، تشویق می کند.

حرکت در جهت فطرت و عمل کردن به مقتضای آن، مشکل نیست اتفاقاً آسان نیز هست بلکه حرکت بر خلاف جهت فطرت است که سخت و طاقت فرساست. برای همین هم کودکان خردسال، مادامی که از مسیر فطرت اولیّه خود، خارج نشده اند مقیّد به رعایت پوشش اند و حاضر نمی‌شوند کشف حجاب کنند. عمل کردن در مسیر فطرت، مثل ایستادن در مسیر پله‌برقی است زحمتی برای انسان ندارد امّا عمل، بر خلاف مقتضای فطرت، مانند حرکت در خلاف جهتِ  پله‌های برقی است که انرژی زیادی از انسان هدر می‌دهد و طاقت فرساست.

خصیصه‌ها و نیازهای انسان به دو دسته تقسیم می‌شود:

  1. برخی از نیازها و سلیقه‌ها، ریشه در فطرت اولیّه انسان دارد؛
  2. امّا برخی دیگر، از فطرت اولیّه انسان نشأت نگرفته‌است بلکه چیزی است که در اثر تمرین و تکرار، خوی دوّم انسان شده است. چه بسا چیزهایی که به سبب تکرار، باعث می شود فطرت، تحت الشعاع قرار گرفته و خوی دوم انسان شود.

اگر پدری فرزندش را به انجام کاری که بیش از طاقت اوست امر کند مذمّت می‌شود پس چگونه خدایی که عقل کُلّ است ما را به کاری بیش از اندازه طاقت امر می نماید![1] خداوند در آیه 286 سوره بقره می‌فرماید: "لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها؛ خداوند هیچ کس را، جز به اندازه تواناییش، تکلیف نمی‌کند." نتیجه می‌گیریم رعایت پوشش اسلامی، هرگز کاری طاقت فرا نیست، تنها یک مسئله وجود دارد و آن اینکه ممکن است اشخاصی با زیر پا گذاشتن فطرت اولیّه، بی‌حجابی یا بد‌حجابی برایشان عادت شده‌باشد در این صورت مبارزه با عادت ثانویه، قدری مشکل به نظر می‌رسد چون نفس انسان با آن خو گرفته و مأنوس شده‌است.

سیگار کشیدن سخت است دود، انسان را اذیّت می‌کند امّا اگر شخصی خود را به دود عادت داد و بر خلاف خلقت اولیّه عمل کرد اعتیاد به دود برای او خُلق دوم و عادت ثانویه می‌گردد چنین شخصی حق ندارد به قانون فطرت اعتراض کند و بگوید ترک دود، طاقت فرساست زیرا در جواب خواهیم گفت: خود کرده را تدبیر نیست.

عمل کردن به مقتضای فطرت اولیّه، همواره لذّت بخش است زیرا عمل کردن به حقیقتی است که خداوند وجود ما را مطابق آن خلق نموده است.

از طرف دیگر مگر قرار است هر چیزی را که سخت است رها کنیم و در عوض، هر چیز آسانی را اخذ نماییم! زیرا نه تنها حجاب، بلکه بسیاری از انتخاب‌های ما در زندگی توأم با مشکلات است، اخذ مدرک لیسانس که معلوم نیست چقدر به درد انسان بخورد، حداقل چهار سال از بهترین دوران زندگی جوانان را به خود مشغول می‌کند، خدمت سربازی، و دور شدن از خانواده، فوق العاده طاقت فرساست خصوصاً در ابتدای کار، امّا برای صیانت از آب و خاک و عِرض جامعه، لازم است و هزاران مثال دیگر. در عوضِ آن تنبیلی و سستی همیشه آسان‌تر از کارکردن است. امّا برخی از چیزها درست است که در ابتداء، دشوار به نظر می رسند امّا در‌ عوض، منافع زیادی را عائد ما می‌کنند. خداوند در آیه 216 سوره بقره می‌فرماید: عَسى‏ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون‏؛ چه بسا چیزى را خوش نداشته‌باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. و خدا می‌داند، و شما نمی‌دانید.

آیا حجاب مخصوص بانوان است؟!

و در آخر اینکه چنانکه قبلاً عرض کردیم حجاب مخصوص بانوان نیست حجاب پوششی بر زیبایی‌های جسمانی انسان هاست مرد‌ها و زن‌ها هر کدام به اندازه بهره‌ای که از زیبایی برده‌اند مکلّف به حجاب شده‌اند.

علاوه بر حجاب، مرد‌ها مکلّف شده‌اند چشم خود را از زیبایی‌های نامحرمان بپوشانند و این کار ساده‌ای نیست چرا که مرد‌ها بیش از آن که از راه لمس کردن لذّت ببرند از راه چشم لذّت می‌برند و ای کاش خانم‌ها می‌فهمیدند کنترل چشم چقدر سخت تر از حجاب است .

موحقق و نویسنده: استاد مسعود رضانژاد فهادان    


[1] در حیوانات از آن به نر و ماده تعبیر می‌شود.

[2] خداوند در آیه 30 سوره روم می‌فرماید: فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُون‏؛  پس روى خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتى است که خداوند،انسان ها را بر آن آفریده؛ دگرگونى در آفرینش الهى نیست؛ این است آیین استوار؛ ولى اکثر مردم نمی‌دانند.


[ یادداشت ثابت - چهارشنبه 93/6/20 ] [ 11:20 عصر ] [ امین نادری-09162196065 ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 11
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 50796